دیشب تو خواب و بیداری داشتم پست میذاشتم تو وبلاگ P:

ولی الان تقریباً هیچیشو یادم نیست که بخوام بنویسم. فقط یادمه میخواستم اشاره کنم به آشفته بودن نوشته هام که شاید به خاطر آشفتگی ذهنی باشه! یعنی نمیدونم ذهنم آشفته ست یا نه، اما فکر میکنم شاید اینکه مثلاً از یه موضوع میپرم رو یه موضوع دیگه تو نوشته هام، به خاطر این باشه که ذهنم واقعاً شلوغه! در اون صورت یه سبک جدید از نگارش رو میخوام پایه گذاری کنم به اسم "جیغ"!

اینجا

هر چقدر فکر میکنم موضوع دیگه ای نیست که بخوام بنویسم! استعداد نوشتنم ندارم که بخوام از یه موضوع بی اهمیت، رمان واسه تون درست کنم و چشاتونو درد بیارم متأسفانه!

 

+ نور آفتابو میبینم رو موزاییکهای تو حیاط و سایه روشنهایی که رو برگ درختا درست شده، نسیم بهار هم اونقدر ملایم میوزه و درختا رو به رقص درمیاره تا فقط افراد لایق بتونن از دیدنش لذت ببرن!!! بوی قرمه سبزی تو خونه پیچیده و همه چی آرومه.

اما من هنوز منتظر یه روز خوبم.!


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها